ریتم

امتحان مبانی هنرهای تجسمی 

موضوع : ریتم 

دوم طراحی دوخت 

برای مشاهده تصاویر در اندازه اصلی روی ادامه مطلب کلیک کنید 

ادامه مطلب ...

بررسی زمینه های تاریخی کتاب آشنایی با مکاتب نقاشی (۴)

بسم الله الرحمن الرحیم

(4) 

 

 

 

 

علم مدرن به عینیت گرایی و اتکا به شواهد مثبته مشهور است . به ویژه علومی که بنای جدیدشان را بر ویرانه ی  اعتقادات گذشته بنا کرده اند بیش از سایر علوم بر این ادعا تاکید دارند و به  آن افتخار می کنند .

 با این حال اکثر نظریه های مهم در علوم دقیقه نیز به تدریج و با مرور زمان جای خود را به نظریه های فراگیرتر می سپارند .

 در میان علوم انسانی ، تاریخ بیش از سایر علوم می تواند  به شواهد عینی و بررسی های میدانی متکی باشد . بررسی های روشمند و متکی بر متدهای دقیق و ابزارهای علمی این محمل را برای علم تاریخ به وجود آورده است که بیش از سایر علوم انسانی با اطمینان نظریه های جدید را بنا کند.

می توان گفت که این اتکاء به شواهد مثبته در نظریه پردازی بود که چهره علم و سپس چهره جهان را تغییر داد . اما مانند همه ی رویکرد های بشری اتکا صرف به شواهد عینی و پافشاری مفرط بر آن نیز دوره خود را داشته است .

به تدریج و با مرور زمان اطمینان و ایقان گذشته رفته رفته جای خود را به تردید های جدی سپرد . شاید بتوان گفت که ابتدا این تردید ها از گستره تحقیقات شاخه ای از علم فیزیک که معطوف به ذره و حرکت و انرژی بود سرزد .

البته عالم فیزیک همچنان متکی بر مشاهدات خود  از جهان و امور واقع ، به نظریه پردازی مشغول است ، اما جای هیچ تردیدی نیست که مشاهدات  علمی او به مدد پیشفرض های ذهنی اوست که معنی می یابند .

 به این معنا که داده های خام عینی تنها بر انگیزنده ی سوالات مختلف اند. پاسخ  هایی که به منصه ی  آزمایش می رسند زاده ی تحلیل ریاضی  ای هستند که برای پاسخ گویی به کار گرفته شده است .

 تحلیل های ریاضی اگر چه خاستگاه تجربی نیز دارند اما ذهن هدایتگر و غایت دهنده ی آن هاست . برای تایید این مطلب  پیش بینی های علمی  را به یادتان می آورم که انگیزه و الهام بخش آزمایش های تازه و بنای نظریه های جدید گشته اند . این پیش بینی های اکثرا بر اساس نتایج ریاضی  به دست امده از نظریه های پیشین به دست آمده اند. مثال های فراوانی درین باره هست که در این جا که بحث قرار است درباره ی تاریخ باشد ، به آن نمی توان پرداخت .

به طور خلاصه می گویم که حتی علومی که در حد ذات خود تجربی اند نیز نمی توانند فرضیات خود را بدون اتکا به کارکرد ذهنیت بیابند.

همچنین شاید تردید جدی نسبت به  اتکای صرف  به شواهد مثبته  از نتایجی ناشی می شود که  در حیطه علوم انسانی  به دست آمده است.

اتکای به شواهد مثبته در علوم انسانی  آزمایش پر هزینه ای بوده است که هر گز در توان بشر نخواهد بود که خسارت های آن را برآورد کند.  چه عرصه ی آزمایشگاه این نوع نظریه ها جوامع انسانی است . وبی شک ماده ی خام و ابزار این آزمون  گرانترین  نوع  ماده وابزار آزمایشگاهی در تاریخ علم بوده است .

همچنین باید گفت   که متاسفانه شکی نیست که از آغاز این رویه ( یعنی اتکا به شواهد مثبته ) مناسب مطالعات انسانی نبوده است . به نظر می رسد که در این آزمایش خطیر  دستگاه منفردی که شرایط بشری را ثابت نگهدارند و آن را از تاثیرات خارجی مصون بدارند موجود نیست .

 

 عواملی که مورد آزمون قرار می گیرند در ذات خود متغیرهای بی شمار و غیر قابل کنترلی دارند و تعریف مشاهده و عینیت ( یعنی تعریف مهمترین نکات مربوط به روش دانشمند) در این قسمت از علم دوباره باید جستجو و بنا شود که این کار هیچ گاه انجام نشده است .  

 

در قسمت بعدی من تنها به محدودیت های این نوع مطالعه در زمینه تاریخ  می پردازم به خصوص آن قسمت از تاریخ که دستمایه ی فرضیه های مربوط به تاریخ هنر است .

حدیث شریف: ویژگی مومن

 بسم الله الرحمن الرحیم 

 

پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و سلم فرمودند: وقتی اعمال نیکویت تو را شادمان کند و کردار بدت تو را ناراحت و پشیمان سازد بدان که براستی تو مومن هستی.

 

بررسی زمینه های تاریخی کتاب آشنایی با مکاتب نقاشی(۳)

 

بسم الله الرحمن الرحیم 

 

 

 

 

 

(۳) 

 

 می توان گفت زمان زیادی از زندگی یک محصل به مطالعه تاریخ می گذرد. اما باید پذیرفت که اغلب اوقات این مطالعه هدفمند و روشنگر نیست .

 برای مثال هنرجوی سال سوم هنرستان در طول شش سال تحصیلی تاریخ  را به عنوان یکی از دروس خود خوانده است  اما از آگاهی تاریخی قابل ملاحظه ای بر خوردار نیست .  اگاهی های به دست  آمده از کتب درسی  اند ک است و شاید انتظار می رود که به دلیل مختصر بودن لا اقل در ذهن دانش آموز باقی مانده باشد . اما برخلاف تصور همین آگاهی های اندک روشن و مشخص هم نیستند ، بلکه مبهم و پراکنده اند. بینش تاریخی هم که هیچ.

از آن گذشته معلمان نیز به جز گروهی که به طور خاص به مطالعات تاریخی علاقمندند ، اگر آگاهی  های مختلف تاریخی داشته باشند ، از بینش خاصی برخوردار نیستند.

این موضوع از آن جهت در تدریس درس آشنایی با مکاتب نقاشی مهم است که به نظر من پیش نیاز این درس برخورداری از یک بینش روشن و مشخص تاریخی ( برای معلم ) و برخورداری از آگاهی های مختلف تاریخی ( برای دانش آموز ) است .

من می خواهم پا را از این فراتر بگذارم و نکات بحث انگیزی را مطرح کنم که طرحش شاید در وبلاگ معلمان  یک هنرستان کار عجیبی باشد . اما به هر حال این نکات در هر کجا که مطرح شود عجیب  و غیر منتظره است . گذشته از این من در بررسی کتابی که خودم تدریس آن را به عهده داشته ام به این معضلات برخورده ام   و چه کسی بهتر از یک معلم به معضلات کتاب درسی  آگاه است ؟ و بعدچه می شود کرد اگر کمتر کسی به فکر رفع این نقیصه هاست ؟ چرا تعارف کنیم؟ باید بگویم اصلا کسی به فکر حل مسائل مربوط به تدریس این کتاب ( و کتاب های دیگر) نیست .

 حالا و همیشه فکر کرده ام آن چه که در آموزش و پرورش ما دچار نقیصه های بزرگ و جبران ناپذیر است شکل و ساختار صوری مقاطع و سنوات آموزش نیست ، بلکه محتوا ی کتاب هاست . و لا اقل در رشته ی ما کتاب هایی که متضمن "تاریخ هنر" ند ، بیشتر از آن که روشنگر و سازنده ی ذهن دانش آموزان باشند مشوب و حیران کننده اند .

 این اغتشاش در افق دانسته های تاریخی دلایل مختلفی دارد که در قسمت های بعد به آن خواهم پرداخت.

حدیث شریف: اهمیت دانش آموختن

 بسم الله الرحمن الرحیم 

 

پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند:  دانش گنجینه است و کلیدش پرسش است. پس بپرسید تا خدایتان رحم کند که پرسیدن را چهار پاداش است : یکی برای کسی که می پرسد و یکی برای کسی که پاسخ می دهد و یکی برای کسی که می شنود و یکی برای کسی که آنان را دوست می دارد.

بررسی زمینه های تاریخی کتاب آشنایی با مکاتب نقاشی (۲)

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

 

  

(2)

پیش از این  نوشتم که کتاب آشنایی با مکاتب نقاشی سال سوم هنرستان  از نظر بسیاری از معلمان کتاب مشکلی برای تدریس است . مواردی که به عنوان مشکلات این کتاب ذکر کردم موانعی است که البته معلم مجرب و کارآزموده باید بر آن غلبه کند . اما در  این راه مضامین و مفاهیم خود کتاب هیچ کمکی به معلم نمی کند . در این قسمت بر آنم که نقیصه ی اساسی تری را مطرح کنم که شاید به سادگی مشکلات پیشین قابل رفع نباشد.

 

 

هر آموزگار ، سخنران ، مولف واستاد ی می داند که برای آن که موضوعی در فهم مخاطب بنشیند ، می بایست یک زمینه و دامنه ای برای کل مطالب در نظر گرفت و همه ی مطالب ریز و درشت و ساده و پیچیده را با تمسک به پیش داده های آن زمینه بیان کرد .  

 به همین دلیل هم  در هر تالیفی شما قبل از هر چیز تعریف اصطلاحات ، احکام ، قوانین ، و مفاهیمی را که به عنوان شالوده و اساس بررسی مورد استفاده قرار می گیرد ملاحظه می کنید .   

 کتاب مکاتب این طور نیست . نه مقدمه ای دارد  و نه بیانی برای شیوه و رویکرد  مطالعه مکاتب نقاشی . هیچ نوع زمینه ی کلی در هیچ کجا بیان نمی شود . البته نموداری هست از دوره های تاریخی مختلف که مکاتب در ذیل آن جای داده شده اند .  

در ابتدای کتاب سخنی با هنر آموزان گفته شده و از آن ها خواسته شده که به موضوعاتی از قبیل اهمیت تاریخ هنر و نقاشی و چگونگی مطالعه تاریخ نقاشی فکر کنند . بلافاصله  در صفحه ی بعد نقاشی ها ی منطقه ی کوهدشت و همه ی جزییات مربوط به آن ها بیان شده است. 

 

 بنده در این جا دارم همان کاری را می کنم که کمیسیون برنامه ریزی  درسی از معلم خواسته است . یعنی به این که چگونه باید این کتاب را بیان کرد و تحت مطالعه در آورد فکر می کنم .  و به این نتیجه می رسم که بیان نقاشی های میر ملاس لرستان بدون هیچ پیش زمینه ای کار بسیار مشکلی است . البته این مطالب تا حدی در کتاب تاریخ هنر ایران بچه ها هم  مورد مطالعه قرار می گیرد . اما اطلاعات نهایی بچه ها از کل مطالب همان قدر در کتاب تاریخ هنر ایران بی سر وته است که  درمکاتب نقاشی .

 

 

 ممکن است کسی بگوید که زمینه ی مورد مطالعه " نقاشی" است . یعنی ما در این کتاب پدیده ی " نقاشی" را به عنوان محصولی فرهنگی و هنری  که آیینه و بازتاب عقاید ، باورها ، و بنیان های معنوی و مذهبی  ومادی ومعیشتی  مردم هر زمان و روزگار و جغرافیای خاص است بررسی می کنیم .  

 

این البته هدف بسیار جالب توجهی است . اما آیا کتاب موفق شده است چنین کاری کند و اگر کتاب موفق نشده معلم چقدر می تواند موفق شود و اگر معلم نتواند که دیگر وای به حال دانش آموز.

 

 

تصور کنید معلمی که کتاب را درس می دهد به بچه ها می گوید که هنر نقاشی در روم باستان در خدمت توصیف لذت های طبقه ی اشراف جامعه بود و اما مجسمه سازی در خدمت تبلیغات حکومتی بود . و در جای دیگر می گوید هنر مصر در خدمت رویکرد مذهبی خاصی بوده که بر افکار مصریان حاکم بوده و در جایی دیگر می خواهد بگوید که هنر شیراز به افتخارات گذشته ی ایرانیان پرداخته است و نقاشی دوره ی یوآن در چین  هنر سیاه بینانه ای است که از عمق وحشت و رنج حاکم بر اذهان مردم در دوره ی استیلای مغول مایه گرفته است .

 

 

بیان این مطالب در توصیف انواع مکاتبی که از شرق تا غرب جهان در طول تاریخ گسترده شده یک ذهن آماده می طلبد . ذهنی که بداند روم چگونه حکومتی داشت و چرا تبلیغات برای این حکومت ارزش ومعنی  داشت. و وقتی از رویکرد مذهبی حاکم بر مصر صحبت می کنیم منظورمان چیست  و این چه نوع مذهبی بوده که محصولاتی چنین عجیب و خاص داشته است ( کتاب دقیقا هنر مصر را مذهبی دانسته است و شاید بهتر باشد بعدا درباره ی این موضوع مفصلا بحث شود ) یا استیلای مغول از شرق تا غرب زمین چه معنا و مفهوم و پیامدهایی داشت .

 

 

به طور خلاصه کتاب آشنایی با مکاتب نقاشی ناگزیر می باید یک نوع کتاب تاریخ باشد . چرا که وقتی ما از ویژگی مکاتب نقاشی در زمان های مختلف صحبت می کنیم می بایست هر هنر را با توجه به شرایط زمانی و تاریخی در جغرافیا ی خاص خودش بررسی کنیم . از این رو ذهن آماده ای لازم است مجهز به اطلاعات عمومی  تاریخی  مربوط به نقاط مختلف جهان باشد .

 

 

 دانش آموزان سال سوم هنرستان چنین ذهن مجهزی ندارند . به همین دلیل معلم ناچار است تا حدی تاریخ را به طورعمومی بداند و آن را بیان کند (و ای بسا برای بیان برخی نکات  مطالعه ی تخصصی نیزلازم است ). 

 اگر چنین نکند هیچ زمینه ای وجود ندارد که معلم با توسل به آن تحولات فکری و اجتماعی و نتیجتا رویکرد های هنری را به درستی تشریح کند  تا  کلاسش صرفا محل بیان یک مشت حفظیات فرار و نا مفهوم نباشد.

 

  

خلاصه کنم  برای بیان مکاتب نقاشی معلم محتاج اتخاذ یک رویکرد تاریخی است.

حدیث شریف : زیارت امام حسین علیه السلام

 بسم الله الرحمن الرحیم

 

امام صادق علیه السلام فرمودند: هیچ فرشته‏اى در آسمان‌ها و زمین نیست مگر این که مى‏خواهد خداوند متعال به او رخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شود، چنین است که همواره فوجى از فرشتگان به کربلا فرود آیند و فوجى دیگرعروج کنند و از آنجا اوج گیرند.

چه کسی کر است !

برای دریافت این پاور پوینت  اینجا را کلیک کنید

سلام ای خونی که خدا طلبد

 

السلام علیک یا ثار الله و ابن ثاره 

 

والوتر الموتور 

 

اشهد انک قد اقمت الصلاة 

 

واتیت الزکوة 

 

وامرت بالمعروف 

 

و نهیت عن المنکر 

 

و اطعت الله و رسوله حتی اتاک الیقین 

 

فلعن الله امة قتلتک 

 

ولعن الله امة ظلمتک 

 

ولعن الله امة سمعت بذلک فرضیت به 

انتخاب از خدیجه رفیعی

خدایا تقدیر دوست را زیبا بنویس تا جز لبخند چیز دیگری از او نبینیم. 

 

چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن در جاده ای که در آن هیچ بادی نمی وزد. 

 

آن چه را کرم ابریشم پایان دنیا می داند ٬ در نظر پروانه آغاز زندگیست . 

 

سکوت به عمق ابدیت و حرف به اندازه ی لحظه ای سطحی است. ( توماس کارلایل) 

 

*  

منتقد کسی است که راه را بلد است اما رانندگی نمی داند.( کنت تانین)  

    

دنیای سرد بیرون جز با نوشتن گرم نمی شود.( کلودیا جانسون) 

 

خدایا هرگز نگویم دستم بگیر ٬ همیشه گرفته ای ! رهایم نکن. 

 

زمان ناخوشی را به حساب عمر مشمرید. ( افلاطون)

داستان مداد

پسرک پدربزرگش را تماشا کرد که نامه ای می نوشت .
بالاخره پرسید :
- ماجرای کارهای خودمان را می نویسید ؟ درباره ی من می نویسید ؟
پدربزرگش از نوشتن دست کشید و لبخند زنان به نوه اش گفت :
- درسته درباره ی تو می نویسم اما مهم تر از نوشته هایم مدادی است که با آن می نویسم .
می خواهم وقتی بزرگ شدی مانند این مداد شوی .
پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید .
- اما این هم مثل بقیه مدادهایی است که دیده ام .
- بستگی داره چطور به آن نگاه کنی . در این مداد 5 خاصیت است که اگر به دستشان بیاوری ، تا آخر عمرت با آرامش زندگی می کنی .
صفت اول :
می توانی کارهای بزرگ کنی اما نباید هرگز فراموش کنی که دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می کند .
اسم این دست خداست .
او همیشه باید تو را در مسیر ارده اش حرکت دهد .
صفت دوم :
گاهی باید از آنچه می نویسی دست بکشی و از مداد تراش استفاده کنی . این باعث می شود مداد کمی رنج بکشد اما آخر کار ، نوکش تیزتر می شود .
پس بدان که باید رنج هایی را تحمل کنی چرا که این رنج باعث می شود انسان بهتری شوی .
صفت سوم :
مداد همیشه اجازه می دهد برای پاک کردن یک اشتباه از پاک کن استفاده کنیم .
بدان که تصیح یک کار خطا ، کار بدی نیست . در واقع برای اینکه خودت را در مسیر درست نگهداری مهم است.
صفت چهارم :
چوب یا شکل خارجی مداد مهم نیست ، زغالی اهمیت دارد که داخل چوب است .
پس همیشه مراقبت درونت باش چه خبر است .
صفت پنجم :
همیشه اثری از خود به جا می گذارد .
بدان هر کار در زندگی ات می کنی ردی به جا می گذارد و سعی کن نسبت به هر کاری می کنی هوشیار باشی و بدانی چه می کنی .

تمیمه طالبی