بررسی زمینه های تاریخی کتاب آشنایی با مکاتب نقاشی(۳)

 

بسم الله الرحمن الرحیم 

 

 

 

 

 

(۳) 

 

 می توان گفت زمان زیادی از زندگی یک محصل به مطالعه تاریخ می گذرد. اما باید پذیرفت که اغلب اوقات این مطالعه هدفمند و روشنگر نیست .

 برای مثال هنرجوی سال سوم هنرستان در طول شش سال تحصیلی تاریخ  را به عنوان یکی از دروس خود خوانده است  اما از آگاهی تاریخی قابل ملاحظه ای بر خوردار نیست .  اگاهی های به دست  آمده از کتب درسی  اند ک است و شاید انتظار می رود که به دلیل مختصر بودن لا اقل در ذهن دانش آموز باقی مانده باشد . اما برخلاف تصور همین آگاهی های اندک روشن و مشخص هم نیستند ، بلکه مبهم و پراکنده اند. بینش تاریخی هم که هیچ.

از آن گذشته معلمان نیز به جز گروهی که به طور خاص به مطالعات تاریخی علاقمندند ، اگر آگاهی  های مختلف تاریخی داشته باشند ، از بینش خاصی برخوردار نیستند.

این موضوع از آن جهت در تدریس درس آشنایی با مکاتب نقاشی مهم است که به نظر من پیش نیاز این درس برخورداری از یک بینش روشن و مشخص تاریخی ( برای معلم ) و برخورداری از آگاهی های مختلف تاریخی ( برای دانش آموز ) است .

من می خواهم پا را از این فراتر بگذارم و نکات بحث انگیزی را مطرح کنم که طرحش شاید در وبلاگ معلمان  یک هنرستان کار عجیبی باشد . اما به هر حال این نکات در هر کجا که مطرح شود عجیب  و غیر منتظره است . گذشته از این من در بررسی کتابی که خودم تدریس آن را به عهده داشته ام به این معضلات برخورده ام   و چه کسی بهتر از یک معلم به معضلات کتاب درسی  آگاه است ؟ و بعدچه می شود کرد اگر کمتر کسی به فکر رفع این نقیصه هاست ؟ چرا تعارف کنیم؟ باید بگویم اصلا کسی به فکر حل مسائل مربوط به تدریس این کتاب ( و کتاب های دیگر) نیست .

 حالا و همیشه فکر کرده ام آن چه که در آموزش و پرورش ما دچار نقیصه های بزرگ و جبران ناپذیر است شکل و ساختار صوری مقاطع و سنوات آموزش نیست ، بلکه محتوا ی کتاب هاست . و لا اقل در رشته ی ما کتاب هایی که متضمن "تاریخ هنر" ند ، بیشتر از آن که روشنگر و سازنده ی ذهن دانش آموزان باشند مشوب و حیران کننده اند .

 این اغتشاش در افق دانسته های تاریخی دلایل مختلفی دارد که در قسمت های بعد به آن خواهم پرداخت.

حدیث شریف: اهمیت دانش آموختن

 بسم الله الرحمن الرحیم 

 

پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند:  دانش گنجینه است و کلیدش پرسش است. پس بپرسید تا خدایتان رحم کند که پرسیدن را چهار پاداش است : یکی برای کسی که می پرسد و یکی برای کسی که پاسخ می دهد و یکی برای کسی که می شنود و یکی برای کسی که آنان را دوست می دارد.

بررسی زمینه های تاریخی کتاب آشنایی با مکاتب نقاشی (۲)

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

 

  

(2)

پیش از این  نوشتم که کتاب آشنایی با مکاتب نقاشی سال سوم هنرستان  از نظر بسیاری از معلمان کتاب مشکلی برای تدریس است . مواردی که به عنوان مشکلات این کتاب ذکر کردم موانعی است که البته معلم مجرب و کارآزموده باید بر آن غلبه کند . اما در  این راه مضامین و مفاهیم خود کتاب هیچ کمکی به معلم نمی کند . در این قسمت بر آنم که نقیصه ی اساسی تری را مطرح کنم که شاید به سادگی مشکلات پیشین قابل رفع نباشد.

 

 

هر آموزگار ، سخنران ، مولف واستاد ی می داند که برای آن که موضوعی در فهم مخاطب بنشیند ، می بایست یک زمینه و دامنه ای برای کل مطالب در نظر گرفت و همه ی مطالب ریز و درشت و ساده و پیچیده را با تمسک به پیش داده های آن زمینه بیان کرد .  

 به همین دلیل هم  در هر تالیفی شما قبل از هر چیز تعریف اصطلاحات ، احکام ، قوانین ، و مفاهیمی را که به عنوان شالوده و اساس بررسی مورد استفاده قرار می گیرد ملاحظه می کنید .   

 کتاب مکاتب این طور نیست . نه مقدمه ای دارد  و نه بیانی برای شیوه و رویکرد  مطالعه مکاتب نقاشی . هیچ نوع زمینه ی کلی در هیچ کجا بیان نمی شود . البته نموداری هست از دوره های تاریخی مختلف که مکاتب در ذیل آن جای داده شده اند .  

در ابتدای کتاب سخنی با هنر آموزان گفته شده و از آن ها خواسته شده که به موضوعاتی از قبیل اهمیت تاریخ هنر و نقاشی و چگونگی مطالعه تاریخ نقاشی فکر کنند . بلافاصله  در صفحه ی بعد نقاشی ها ی منطقه ی کوهدشت و همه ی جزییات مربوط به آن ها بیان شده است. 

 

 بنده در این جا دارم همان کاری را می کنم که کمیسیون برنامه ریزی  درسی از معلم خواسته است . یعنی به این که چگونه باید این کتاب را بیان کرد و تحت مطالعه در آورد فکر می کنم .  و به این نتیجه می رسم که بیان نقاشی های میر ملاس لرستان بدون هیچ پیش زمینه ای کار بسیار مشکلی است . البته این مطالب تا حدی در کتاب تاریخ هنر ایران بچه ها هم  مورد مطالعه قرار می گیرد . اما اطلاعات نهایی بچه ها از کل مطالب همان قدر در کتاب تاریخ هنر ایران بی سر وته است که  درمکاتب نقاشی .

 

 

 ممکن است کسی بگوید که زمینه ی مورد مطالعه " نقاشی" است . یعنی ما در این کتاب پدیده ی " نقاشی" را به عنوان محصولی فرهنگی و هنری  که آیینه و بازتاب عقاید ، باورها ، و بنیان های معنوی و مذهبی  ومادی ومعیشتی  مردم هر زمان و روزگار و جغرافیای خاص است بررسی می کنیم .  

 

این البته هدف بسیار جالب توجهی است . اما آیا کتاب موفق شده است چنین کاری کند و اگر کتاب موفق نشده معلم چقدر می تواند موفق شود و اگر معلم نتواند که دیگر وای به حال دانش آموز.

 

 

تصور کنید معلمی که کتاب را درس می دهد به بچه ها می گوید که هنر نقاشی در روم باستان در خدمت توصیف لذت های طبقه ی اشراف جامعه بود و اما مجسمه سازی در خدمت تبلیغات حکومتی بود . و در جای دیگر می گوید هنر مصر در خدمت رویکرد مذهبی خاصی بوده که بر افکار مصریان حاکم بوده و در جایی دیگر می خواهد بگوید که هنر شیراز به افتخارات گذشته ی ایرانیان پرداخته است و نقاشی دوره ی یوآن در چین  هنر سیاه بینانه ای است که از عمق وحشت و رنج حاکم بر اذهان مردم در دوره ی استیلای مغول مایه گرفته است .

 

 

بیان این مطالب در توصیف انواع مکاتبی که از شرق تا غرب جهان در طول تاریخ گسترده شده یک ذهن آماده می طلبد . ذهنی که بداند روم چگونه حکومتی داشت و چرا تبلیغات برای این حکومت ارزش ومعنی  داشت. و وقتی از رویکرد مذهبی حاکم بر مصر صحبت می کنیم منظورمان چیست  و این چه نوع مذهبی بوده که محصولاتی چنین عجیب و خاص داشته است ( کتاب دقیقا هنر مصر را مذهبی دانسته است و شاید بهتر باشد بعدا درباره ی این موضوع مفصلا بحث شود ) یا استیلای مغول از شرق تا غرب زمین چه معنا و مفهوم و پیامدهایی داشت .

 

 

به طور خلاصه کتاب آشنایی با مکاتب نقاشی ناگزیر می باید یک نوع کتاب تاریخ باشد . چرا که وقتی ما از ویژگی مکاتب نقاشی در زمان های مختلف صحبت می کنیم می بایست هر هنر را با توجه به شرایط زمانی و تاریخی در جغرافیا ی خاص خودش بررسی کنیم . از این رو ذهن آماده ای لازم است مجهز به اطلاعات عمومی  تاریخی  مربوط به نقاط مختلف جهان باشد .

 

 

 دانش آموزان سال سوم هنرستان چنین ذهن مجهزی ندارند . به همین دلیل معلم ناچار است تا حدی تاریخ را به طورعمومی بداند و آن را بیان کند (و ای بسا برای بیان برخی نکات  مطالعه ی تخصصی نیزلازم است ). 

 اگر چنین نکند هیچ زمینه ای وجود ندارد که معلم با توسل به آن تحولات فکری و اجتماعی و نتیجتا رویکرد های هنری را به درستی تشریح کند  تا  کلاسش صرفا محل بیان یک مشت حفظیات فرار و نا مفهوم نباشد.

 

  

خلاصه کنم  برای بیان مکاتب نقاشی معلم محتاج اتخاذ یک رویکرد تاریخی است.

حدیث شریف : زیارت امام حسین علیه السلام

 بسم الله الرحمن الرحیم

 

امام صادق علیه السلام فرمودند: هیچ فرشته‏اى در آسمان‌ها و زمین نیست مگر این که مى‏خواهد خداوند متعال به او رخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شود، چنین است که همواره فوجى از فرشتگان به کربلا فرود آیند و فوجى دیگرعروج کنند و از آنجا اوج گیرند.

چه کسی کر است !

برای دریافت این پاور پوینت  اینجا را کلیک کنید

سلام ای خونی که خدا طلبد

 

السلام علیک یا ثار الله و ابن ثاره 

 

والوتر الموتور 

 

اشهد انک قد اقمت الصلاة 

 

واتیت الزکوة 

 

وامرت بالمعروف 

 

و نهیت عن المنکر 

 

و اطعت الله و رسوله حتی اتاک الیقین 

 

فلعن الله امة قتلتک 

 

ولعن الله امة ظلمتک 

 

ولعن الله امة سمعت بذلک فرضیت به 

انتخاب از خدیجه رفیعی

خدایا تقدیر دوست را زیبا بنویس تا جز لبخند چیز دیگری از او نبینیم. 

 

چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن در جاده ای که در آن هیچ بادی نمی وزد. 

 

آن چه را کرم ابریشم پایان دنیا می داند ٬ در نظر پروانه آغاز زندگیست . 

 

سکوت به عمق ابدیت و حرف به اندازه ی لحظه ای سطحی است. ( توماس کارلایل) 

 

*  

منتقد کسی است که راه را بلد است اما رانندگی نمی داند.( کنت تانین)  

    

دنیای سرد بیرون جز با نوشتن گرم نمی شود.( کلودیا جانسون) 

 

خدایا هرگز نگویم دستم بگیر ٬ همیشه گرفته ای ! رهایم نکن. 

 

زمان ناخوشی را به حساب عمر مشمرید. ( افلاطون)

داستان مداد

پسرک پدربزرگش را تماشا کرد که نامه ای می نوشت .
بالاخره پرسید :
- ماجرای کارهای خودمان را می نویسید ؟ درباره ی من می نویسید ؟
پدربزرگش از نوشتن دست کشید و لبخند زنان به نوه اش گفت :
- درسته درباره ی تو می نویسم اما مهم تر از نوشته هایم مدادی است که با آن می نویسم .
می خواهم وقتی بزرگ شدی مانند این مداد شوی .
پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید .
- اما این هم مثل بقیه مدادهایی است که دیده ام .
- بستگی داره چطور به آن نگاه کنی . در این مداد 5 خاصیت است که اگر به دستشان بیاوری ، تا آخر عمرت با آرامش زندگی می کنی .
صفت اول :
می توانی کارهای بزرگ کنی اما نباید هرگز فراموش کنی که دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می کند .
اسم این دست خداست .
او همیشه باید تو را در مسیر ارده اش حرکت دهد .
صفت دوم :
گاهی باید از آنچه می نویسی دست بکشی و از مداد تراش استفاده کنی . این باعث می شود مداد کمی رنج بکشد اما آخر کار ، نوکش تیزتر می شود .
پس بدان که باید رنج هایی را تحمل کنی چرا که این رنج باعث می شود انسان بهتری شوی .
صفت سوم :
مداد همیشه اجازه می دهد برای پاک کردن یک اشتباه از پاک کن استفاده کنیم .
بدان که تصیح یک کار خطا ، کار بدی نیست . در واقع برای اینکه خودت را در مسیر درست نگهداری مهم است.
صفت چهارم :
چوب یا شکل خارجی مداد مهم نیست ، زغالی اهمیت دارد که داخل چوب است .
پس همیشه مراقبت درونت باش چه خبر است .
صفت پنجم :
همیشه اثری از خود به جا می گذارد .
بدان هر کار در زندگی ات می کنی ردی به جا می گذارد و سعی کن نسبت به هر کاری می کنی هوشیار باشی و بدانی چه می کنی .

تمیمه طالبی

بررسی زمینه های تاریخی کتاب آشنایی با مکاتب نقاشی (۱)

بسم الله الرحمن الرحیم  

                                 

                                                         

 

 

  (1) 

 

 انگیزه ی انجام این پژوهش موانع عملی درتدریس کتاب مکاتب نقاشی به دانش آموزان سال سوم نقاشی هنرستان است . 

 وجود این موانع در امر یادگیری دانش آموزان و مشکلات غامضی که وجود داشت موجب شد که من راه های مختلف را برای حل این مشکلات بپیمایم . مهم ترین این کارها طرح آزمون های مختلف در کلاس درس برای ایجاد انگیزشی در بچه ها بود که به آن ها توانایی دهد سطح یادگیری خود را از آن چه اغلب به آن راضی بودند فراتر برند . این آزمون ها البته به بچه ها کمک کرد که بتوانند واحد درسی را با موفقیت و با نمره های قابل قبول بگذرانند ، اما خود مرا به هیچوجه راضی نکرد . به دلایلی که در زیر برایتان شرح خواهم داد: 

 

 

 * کتاب مکاتب نقاشی در مجموع 172 صفحه بیش تر نیست . اما کل تاریخ نقاشی در سراسر جهان در این صفحات بیان شده و از هیچ قسمت تاریخ نقاشی صرفنظر نشده . بنابراین حجم معتنابهی از اطلاعات تاریخی و هنری در این صفحات مطرح شده که دانش آموز سال سوم نقاشی از لحاظ سابقه ی معلومات و دانسته ها و مطالعات پیشین و قدرت تحلیل آمادگی برخورد با آن را ندارد. 

 

 

 * مشکل بالا شاید حل می شد اگر هر مبحث به شرح و تفصیل بیان می شد و وقت کافی در کلاس وجود می داشت برای طرح گسترده ی مباحث و گفتگو بر سر آن و غیره . اما حتی اگر معلمی چنین کاری کند باز ناگزیر از کنار گذاشتن کتاب و طرح مباحث مورد نظر شخص خود و اعمال سلیقه ی شخصی در انتخاب زمینه های بحث است . زیرا وقتی برای گسترده کردن همه مباحث نیست. 

 

 

  * به دلیل تراکم اطلاعات هر مبحث سرشار از نکته های تازه است . این نکته ها از نظر اطلاعاتی یک از دحامی را ایجاد کرده اند که دانش آموز را مستاصل و در مانده می کند .  

به لحاظ آموزشی کمترین کاری که می توان برای یادگیرنده کرد این است که گزاره هایی تولید کنیم که در هر یک از آن ها همه نکات از پیش مفروض باشند و تنها یک نکته تازه آموخته شود ( اگر می توانستیم برای آن یک نکته در گزاره های پیشین زمینه سازی کنیم که بهتر هم بود ) . اما در کتاب در هر گزاره تقریبا تنها یک نکته مفروض است ( و آن موضوع اصلی مبحث است ) و بدون مبالغه چندین نکته ی تازه در بندهای فاعلی مفعولی , قیدی , متممی و حتی افعال یک جمله مطرح می شود . مبحث دیگری می طلبد تا نقایص حیرت انگیز این کتاب را نقد کنیم . 

 

 

 * آن چه کار را سخت تر می کند این که نکات مطروحه همه مبهم و کلی اند . هر گاه شما تصمیم بگیرید کل تاریخ نقاشی جهان را در 172 صفحه بگنجانید این اتفاق خواه ناخواه خواهد افتاد : شما ناچارید درباره ی هر مقوله و زمینه نظری تنها چند کلمه انتخاب کنید و بنویسید . بدون تردید این کلمات هم باید خیلی کلی و جامع باشند و هم خیلی  اساسی  تا کل ذهنیت های شما را درباره ی آن مقوله ها یا زمینه های نظری دربر بگیرند . در نتیجه ابهام خود بخود به وجود خواهد آمد.  

 

 

در موارد بالا من سعی کردم به طور خلاصه مشکلاتی را که در تدریس این کتاب داشتم برای شما بیان کنم . از این به بعد انشا الله برایتان خواهم نوشت که دو مشکل اساسی تری که در ادامه کوشش هایم به آن برخوردم چه بود و چه راه حل هایی برای مرتفع ساختن آن ها به ذهنم رسید .  

دوستانی که این ها رو می خوانند و باکتاب آشنا هستند هم لطفا نظر بدهند . 

 اگر با کتاب آشنا هم نیستند  هم می تونند نظر بدهند بخصوص بعد از این .

 متشکرم 

 

 

ناهید قادری